به شور هیجانی در آمیختم که شرمی در آن نیست
می خندی و گاه با نگاهی
که کمی از عصبانیت است
به من نیم نگاهی می کنی
من
در همان شرم خوشایند
به دلم می گویم
بزرگی در لحظه اش نمی گنجد
و خود باور ندارد
می خندی و گاه با نگاهی
که کمی از عصبانیت است
به من نیم نگاهی می کنی
من
در همان شرم خوشایند
به دلم می گویم
بزرگی در لحظه اش نمی گنجد
و خود باور ندارد
شیشه کمی بخار گرفته است
|