Monday, April 28, 2008


خوابهای من
خوابهای تو
خوابهای ما

Sunday, April 20, 2008


به خنده برآمدم

از خنده هایش

نفوذ که می کند

بیرون رفتنی نیست

مثل تاثیر سیگاری می مانند

بعد از الکل

Monday, April 14, 2008



به خوابم آمدی


مثل همه خوابهایم


همین روزها می بوسمت


Wednesday, April 09, 2008


در وسعت من

گم می شوید

راه را نمی یابید

و زود

به باریک کوچه خود

بر می گردید

Sunday, April 06, 2008



چشمهایش خواب نداشت

و من

حرف می زدم

ساعتها گذشته بود

حرفهایم جنسی از مکان نداشت

پرسید

چرا حرف می زنی

گفتم

نمی دانم

شاید باید حرفی زد