Monday, January 15, 2007



از قاب خیس پنجره ای
نوایی می آمد
و من روزها
در پی آن
چهره ای می ساختم
و گاهی چند
شبیه بودند به آنچه دیدم
حالا همه
نزدیکتر می نشینند
Thursday, January 12, 2006


***

امروز که این نزدیک نشسته ام
شب آن چهره ها را مرور می کنم
و روزها آنچنان است که من می خواهم
می دانم آن دختر نشسته در کنج پنجره
لطافت باران را رساند
وآسمان را
و من از پشتش عشق را دیدم
و اما را
و این من بودم