من حجمی دارم
که سطح آن صیقلی است
و درونش هم
من دوست داشتنت و دوست داشتنم را
با حضور نشانه ها
به رنگی می دیدم
که ما می دانستیم آنروزها
من اینبار
چشمم را نبسته ام که به هر جا برود
من ایستاده ام
راه به جایی نمی برد تردید
از دل نرود هر آنکه از دیده برفت از دل برود هر آنکه از دیده برفت تکلیف نقطه را روشن کن payman jozi پیمان جوزی 페이만 ペイマン 払男
|