Thursday, July 19, 2007


برای تو
پرنده من

که بالهایت باز است

پرواز آرزو نیست

باید بلندتر بپری تا

در اوج من

بال زدن

آسان باشد

Thursday, July 12, 2007


فکر می کردم دیگر

نشانه ای برای ما نمی آید

امروز دریغ خوردم

در این میان

نشانه هایی که از نگاهمان رفته است

و خود

نشانه ای است

Tuesday, July 10, 2007


گاهی
صدایت
آوای فرشته ای را ماند
گاه
چون نوزادی در گوشم زمزمه می کنی
چاره ای نمی ماند
در خلوت به رقص آیم
این معمای حضورت را

Monday, July 09, 2007


کمی از حد او فراتر است

نمی داند

نه فقط چشمهای من

که حواسم

می شناسد این دو سایگی را

باران

چشمها را دوباره می شوید

Wednesday, July 04, 2007


نوعی دیگر است

وقتی گلهای فلفل را

نگاه می کنم

و

دودهای دور و برت را

از یاد می برم

و

دود

به آرامی

با باد می رود

و گلت می ماند

Saturday, June 23, 2007


او می داند

همین کافی است که روزگارم به او باشد

شادی مضاعف است

هنگام که هر دو دانسته

در راه باشند

Friday, June 22, 2007


خوشحال و شاد وخندانم

قدر دنيا را مي دانم

خنده كنم من ، دست بزنم من

پا بكوبم من ، جوانم

در دلم غمي ندارم

زيرا هست سلامت جانم

عمر ما كوتاست ، چون گل صحراست

پس بياييد شادي كنيم

بياييد با هم بخوانيم

ترانه ي جواني را

گل بريزم من ، از سوي دامن

بر روي خرمن شادابم ، شادابم


****

تنهاییم را که با خودم دارم زمزمه می کنم

Wednesday, June 20, 2007


بعضی درزها را

با پشم شیشه نمی توان پر کرد

مرگ تدریجی است

سیاهی ذاتی نفرت بار آنها

تربیت

از نهاد بر آید

Friday, June 15, 2007


برای او

آنها و دیگران

و شاید خودت

خوشایند نباشد

اما حس داشتن

حس خوبی است
















Get this widget Share Track details

Lyric



Wednesday, June 13, 2007


از درب پشتی

پنجره خانه مان را نگاه می کنم

هر روز

تا ساعت 3

نه یک بار

و هر بار

آرزویی با هر نگاه

Saturday, June 02, 2007

خود گم کردگانی
راه نیافته
دست بسته به هایی و یاهویی
خوبست برایشان
تا دست به آستین کسی نکنند

Friday, June 01, 2007


مثل کسی که

فردا روز اولی است که

دختر بچه اش به مدرسه می رود

دیشب را نخوابیدم

Tuesday, May 29, 2007


ترکیبی است از مرکب های رنگی

برگهای کاغذ

در چند جا خط خطی

نوشته های موزون

و گاه

از قافیه در رفته

هر آنچه که هست

چون به هم آوریش

دختری است

با موهای کوتاه

لبخندی تا خنده بر لب

و گاهلحظه ای نگران

به حرمت دیگران

***

سراسر غوطه وری است

زندگی با او

تولدت مبارک

Wednesday, May 23, 2007


ساده است اگر از میان گسستن

بسان گدایی است

باری را نیمه بر زمین نهادن

گر بگریزی، نیستی

تعمقی دوباره می خواهد

مگر مردش نباشی

Sunday, May 20, 2007


سی و سه سال گذشت

و من

نیاموختم که امروز را

با این هوایی که از دل به سرم می آید

چگونه به شب رسانم

Sunday, May 13, 2007


این روزها شاید کمی بزرگ شده ایم

نه

شجاع باشم عمر دخیل است

سالها بی ترس

عاشق می شدیم

هرکس را و هر چیز را

امروز به بهانه

از کناری می رویم

...

راست گفته اند عشق باد جوانی می خواهد

Saturday, May 12, 2007


کس را دخلی نیست

حتی تو

که من

حتی فقط

با نگاه به دختر کنار پنجره

از درون

ابری شوم

...

هوای گوارایی است

Wednesday, May 09, 2007


از ساعت 3 گذشته

آمده بودم

رادیو به واسطه همین کامپیوتر روشن

صدایی ناسور تا 5 خواند

بعد دلنشینی

کلامی را

برایم بازخوانی کرد

من به همان حال قدیم

چشمهایم تر شد

Wednesday, May 02, 2007


باد

وقتی به گلو افتاد

ستون را می شکند

سنگینی

در فلسفه پرواز نیست

Tuesday, May 01, 2007


دل خوش دارم

اگر صدای بال مگسی باشد

یا حرف های من

فهم به کمال رساند