از دل نرود هر آنکه از دیده برفت از دل برود هر آنکه از دیده برفت تکلیف نقطه را روشن کن payman jozi پیمان جوزی 페이만 ペイマン 払男
به خوابم آمدی
مثل همه خوابهایم
همین روزها می بوسمت
چشمهایش خواب نداشت
و من
حرف می زدم
ساعتها گذشته بود
حرفهایم جنسی از مکان نداشت
پرسید
چرا حرف می زنی
گفتم
نمی دانم
شاید باید حرفی زد